دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸

بیست





عبدالرضا کاهانی را نمی شناسم ।برای من فیلمساز شناخته شده ای نیست . نه فیلمی ازایشان دیده ام، نه نقدی بر کارهایشان خوانده ام. همین قدر میدانم که بیست، همه ی آن هایی که فیلم را ندیده اند کنجکاو کرده چرا که تا جایی که می دانم چند تا جایزه داخلی و یک جایزه از جشنواره معتبر کلیسای کارلووی واری دریافت کرده است. بیست مورد توجه منتقدین و اهالی سینماست
عبدالرضا كاهاني متولد 1352 نيشابور، فارغ التحصيل تئاتر است। وي فعاليت هنري را با ساخت فيلم هاي كوتاه آغاز كرد। نخستين تجربه سينمايي وي فيلم "سفر به شرق" به كارگرداني سيدمهدي برقعي است كه به عنوان فيلمنامه نويس فعاليت داشته است. (سایت سوره، زندگینامه ی هنرمندان)
همین قدر می دانم که با یک فیلمساز مولف سروکار داریم و بیست بعد از دو فیلم " آدم" و "آن جا"، سومین کار بلند سینمایی اوست. داستان از این قرار است:
چند نفر آدم به دلایل قدری مشخص و تا حدی نامعلوم به محل کارشان که یک تالار پذیرایی ست وابسته هستند.این وابستگی و تعلق با خبر تعطیلی تالار، سمت و سوی دیگری پیدا می کند.صاحبش بیست روز مهلت دارد برای بستن تالار، مهلتی که باعث اتفاقات اساسی تری می شود.
شخصیت اصلی قصه، همان صاحب تالار است با بازی درخشان پرویز پرستویی که به علت تنهایی و مرگ همسرش دچار آشفتگی های روحی ست. او خسته و افسرده است. انگار چیزی به عمرش نمانده و حالا همه ی هستی خودش-این طور به نظر نمی رسد – ، همه ی زندگی دیگرانی که آن جا کار می کنند در گرو تعطیل شدن یا نشدن همین یک تالار پذیرایی ست که بیشتر از مراسم شادی ، به عزا می گذرد.این چند نفر، کارکنان تالار ، حالا خواهی نخواهی شده اند میراث خوار و چشمشان به صاحب تالار است.
پرستویی ، بدخوابی ها را ماهرانه بازی می کند و آن نظم دقیق فوبیایی را که مبادا اشتباهی رخ بدهد و نظم هندسی اشیاء دور وبرش به هم بریزد.
فیلم بیست، شبیه یک تک نگاری متمرکز است.حول یک داستان مشخص می چرخد و این گونه نیست که مثل خیلی از فیلم ها ، سرنخ چند تا داستان فرعی را باز کند و نهایتا از پس ربط و ارتباطشان برنیاید.انگار به عمد، مختصر و مفید ساخته شده . پر دیالوگ نیست و بیشتر مبتنی بر حرکت ها و رفتارهاست.حدس می زنم که می توانست به یکی از شاهکارهای سینمایی تبدیل شود اگر کل گفتگوها حذف می شد و تبدیل می شد به فیلم صامت. قوت نمایش های پانتومیمی به اندازه ی کافی می توانست گویا باشد و شاید فقط گه گداری، نگاهی ، فریادی، آوایی، همه ی مطلب بود. می توانید در خاموشی فیلم، سرآشپزی را ببینید که یک دستش علیل شده، زن جوانی که بچه به بغل است با آن صورت به هم ریخته ی بی رنگ و مردهایی که دربه در هستند و جای خواب ندارند.
راستش بعد از تمام شدن فیلم به خودم گفتم:"خب که چی؟این فیلم چه مشخصه ی ویژه و قابل توجهی داشت؟" یا به قول زهرا که با هم فیلم را دیدیم :"چرا این قدر مثبت بود؟"
شاید اصلا لازم نبود که یک نوازنده ی بی ربط از راه برسد، یاآن وسط و درمیان یک دستی گویش ها،لهجه ی یکی کرمانشاهی باشد و یا بیننده، مدام شاهد صحنه های غذا دادن و در آغوش کشیدن بچه ای باشد که بزرگ تر از این حرف هاست.
با این حال شاید شما هم با من موافقت داشته باشید که سوای نقاط ضعف یا ایراداتی که ممکن است به ذهنتان برسد، بعضی آثار به مرور و با اصرار شما را به فکر وا می دارند. به همین دلیل هم معتقدم که این فیلم، تاثیرش با کمی تاخیر ظاهر می شود،سبک خاصی دارد،در زمره ی فیلم های نمایشی محسوب می شود- فیلم هایی که بیشتر وام دار فنون تئاتر هستند تا سینما- و شاید با یک سری دست کاری های جزئی،خیلی بیست تر از اینی که می شد که شاهدش هستیم.
حالا زمان تماشای خانگی فرا رسیده ।بیست کاهانی را ببینید و نظراتتان را برایم بنویسید
مشخصات فیلم :
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
بازيگران: پرويز پرستويي، مهتاب كرامتي، عليرضا خمسه، مهران احمدي و عليرضا حسيني و با حضور فرشته صدرعرفايي و حبيب رضايي
فيلمنامه: حسين مهكام، عبدالرضا كاهاني
تهيه‌كننده و مجري طرح : پوران درخشنده

فیلم شناسی عبدالرضا کاهانی:
( باد به دستان 1382 - رقص با ماه 1384 - آدم 1385 - بیست 1387 - آن جا 1387 - هیچ 1388 )