جمعه، دی ۲۸، ۱۳۸۶

بزن توی گوشم


چهره قاطع آدم ها هنگام صحبت از اعتقاداتشان ، چهره جالبی است.اما چهره رخدادها، از نقل قول ها و حرف و حدیث ها شگفت انگیز تر است.چهره وقایع ،شگفت انگیزتر از چهره اعتتقادات است

چه قدر از انتخابات حرف زده ایم؟چقدر دراین باره مطلب نوشته می شود؟چه قدر دلتان می خواهد اسم انتخابات را بشنوید یا بحث های سیاسی و انتقادی راه بیندازید؟ چهره انتخابات ایران چهره کریهی ست.اما پیامدهای قریب الوقوعش شگفت انگیزتر و هولناک تر از حرف و حدیث های پیدا و پنهانی است که در آستانه آن اتفاق می افتد

دلم می خواهد چیزی بنویسم. قیل و قال کنم و همه چیز را جدی بگیرم.از سهم و نقش و حزب و مرام و آرمان و هدف و ایدئولوژی حرف بزنم.اما همه ی این ها بزرگ تر از خودشان به نظر می رسند.مثل این است که نشسته باشی توی کلاس مبانی جامعه شناسی – ترم اول و در جواب پرسش استاد سالخورده که ازت می پرسد:"هی شما بگو ببینم قدرت یعنی چه؟ یا اجتماع را تعریف کن "،مثل خر بمانی توی گل ؛ که از وضوح جوابی به ذهنت نرسد اما اتفاقا یکی ازمهم ترین و تعیین کننده ترین مفاهیم باشد و بشود ساعت ها و ساعت ها درباره اش بحث کرد

ما هم دچار لغات خیلی بزرگ و خیلی کوچک هستیم.لغاتی مثل نقش،مثل قدرت،مثل انتخابات

ما چه می خواهیم؟می خواهیم این آدم ها با این القاب و هیبت های زیادی غلوشده و با این پوزخندهای عصبی بهمان امرونهی نکنند. دلمان می خواهد مانع این رفتارهای غیرعقلانی و پرضررو هیستریک بشویم. می خواهیم باافراد لایق سروکار داشته باشیم و اوضاع مملکت جور دیگری به جریان بیفتد. اما مگر لیاقت چیست؟ توانایی چه مفهومی دارد؟متر و معیارسنجش چست؟ انتخابات در چه اجتماعی اتفاق می افتد و از چه سطحی برمی خیزد

نقل اکثر تحلیل های سیاسی و اجتماعی ،آگاهی و مشارکت توده ها ست. وقتی بحث حکومت دموکراتیک می شود از پایه های دموکراتیک هم صحبت می شود.اما آگاهی عمومی چیست ؟ چه معنایی دارد؟ و چگونه اتفاق می افتد؟آیا صرف منافع معیشتی و امنیتی به عنوان ضروریات اولیه زندگی هر انسانی ، بهانه مناسبی نیست برای پویا تر شدن هر انسانی و مدد گرفتن از راه کارهای عقلانی برای دسترسی به آن

حیات انسانی چه معنایی دارد؟ ما حتی از پس کپه برف های تلنبار شده توی کوچه ها و جلوی خانه ها و توی گذرگاه هایمان برنمی آییم. ما تمام وکمال به تماشا نشسته ایم.همه چیز را از دست داده ایم.شده ایم ملت تماشاچی.ملت پوست کلفت،ملت بی تفاوت،ملت بی غیرت،ملت بی خرد،ملت عقب افتاده و بی فرهنگ و لنگ و لوک. خدا می داند این همه استبداد جداندرجدی موروثی، کی،کجا،چگونه سبب یک قلع و قمح عظیم بشود.چرا کسی ما را محاکمه نمی کند؟ چرا نمی زنند توی گوشمان؟همه جا حرف حکام ناصالح است.اما چرا کسی به ما نمی گوید ناصالح؟ما چه میخواهیم؟ متر و معیار سنجش چیست

۸ نظر:

ناشناس گفت...

ملت تماشاچی.ملت پوست کلفت،ملت بی تفاوت،ملت بی غیرت،ملت بی خرد،ملت عقب افتاده و بی فرهنگ و لنگ و لوک. خدا می داند این همه استبداد جداندرجدی موروثی،

ناشناس گفت...

اين طوري تحليل كردن ونوشتن به جاي نق زدن چيزيه كه كمبدش كاملا محسوسه.
خدا می داند این همه استبداد جداندرجدی موروثی، کی،کجا،چگونه سبب یک قلع و قمح عظیم بشود.

ناشناس گفت...

man ke faghat be hosein obama ray midam be onvane ye shahrvande irani :d

ناشناس گفت...

هر پدیده ی اجتماعی
نیاز به زمان دارد
تا ارزش پیدا کند
دموکراسی از آن پدیده های
گوهرین بشر است
اما زمان می خواهد
بعضی چیز ها هستند
که زمان ابدی می خواهند
کنار رفتن ضد بازی است
شخصا دوست ندارم
اثر بخشی هر کاری از خودئه
اون کار مهترئه
.......
مثل همیشه خوب می نویسی

ناشناس گفت...

هر پدیده ی اجتماعی
نیاز به زمان دارد
تا ارزش پیدا کند
دموکراسی از آن پدیده های
گوهرین بشر است
اما زمان می خواهد
بعضی چیز ها هستند
که زمان ابدی می خواهند
کنار رفتن ضد بازی است
شخصا دوست ندارم
اثر بخشی هر کاری از خودئه
اون کار مهترئه
.......
مثل همیشه خوب می نویسی
http://asar.persionblog.ir

شاه رخ گفت...

انتخابات
رد صلاحيت
شوراي نگهبان
صنوق هاي راي
نتيجه ي انتخابات
حالم ازين سيستم و ازين وضع به هم مي خوره

ناشناس گفت...

age barfa ro paroo konim ke bayad berim daneshgah ya sare kar, khoshhalam ke bazam minevisi :)

ناشناس گفت...

اصلا معلوم نيست اين ملت چشون شده؟! چي مي خوان؟ اصلا چيزي مي خوان؟
نمي دونم كي مي خواد يه چيزي بشه؟ تا كسي جلوشون نيافته همه خوابن انگار..