- خیلی وقت است که چیزی ننوشته ام این جا که وبلاگ خودم است اما باید اعتراف کنم که این "خود" و این "مالکیت"، آن قدرها هم برایم اعتبار ندارد। راستش اصلا به خود آدم مربوط نمی شود که چیزی اعتبار داشته باشد یا نه। بنابراین خیلی اصراری ندارم به اعتبار داشتن।موضوع این نیست که نوشتن،بهتر است یا ننوشتن که نوشتن –نوشتن از هرچیز- قبل از هر چیز،یک خصلت مهم روایی دارد که فکر را سروسامان می دهد।یک جور تصفیه کردن است و خاصیت مکندگی دارد این جا که فکرهای مزاحم و آشفتگی های آدم را می کشد بیرون.خودگفتگویی هم هست و می تواند فوایدی داشته باشد.
اما یک سر قضیه،"نوشتن" است و یک سر دیگرش، "درباره ی نوشتن" . مشخص نیست این نوشتن چه فوایدی دارد و چه مضراتی و اصلا به چه دردی می خورد.وقتی نمی نویسم و مدت ها از نوشته ی قبلی ام می گذرد،هاج و واج هستم و نمی دانم این استمرار و مداومت چگونه ایجاد می شود و چرا در من نیست.اصلا برای چه بنویسم و از چه چیزی بنویسم و چرا نمی دانم چرا هیچ چیز آن قدر قابل توجه نیست که موضوع نوشته ام بشود و یا چرا حتی وقتی که درمعرض توجه قرار می گیرد،بازهم قابل توجه نمی شود.
راستش خیلی بیش.تر از آن چه که فکرش را بکنم ریاکار شده ام .این ها چیست که دارم می نویسم وقتی تمامش به یک جسارت ناقابل ختم می شود که آن پنهانی ها را نگه می دارد توی انبارخودت و باقی را رو می کند.بقیه ی ساختگی ناخوشایند بی ربط و کشکی که فقط به درد این جور خودنمایی ها می خورد.آخر باید از چه چیز سخن گفت؟
- سریال های فارسی وان تمامی ندارد।یک جوری برنامه ریزی کرده اند که از حالا تا آخر عمر بتوانی فارسی وان تماشا کنی।مهم نیست که چه قدر بد دوبله شده باشد یا داستان کشکی داشته باشد.مهم این است که شما به عنوان یک بیننده ی همیشگی بتوانید خودتان را با شرایط وقف بدهید.کارخاصی ندارد.یعنی کارخاصی ندارید از حالا.تا فارسی وان هست،غم ندارید عزیزان.
۹ نظر:
چه فارسی1 چه کانالای ایرانی فرقی نمی کنه همشون به یه جا ختم میشن.همه ما هم آگاهانه دنبال می کنیم به این امید که شاید این یکی با بقیه فرق داشته باشه مثل زندگی و روز ها و پیشامدهای تکراری اش و ادم های که می آیند و می روند.شاید فردا روز دیگری باشد.شاید این یکی با بقیه فرق داشته باشد.شاید من یک روز عاقل شوم...
من كه فارسي وان نمي بينم ولي سيا مي بينه برا من تعريف مي كنه مث هژير - هژيرو مي ديدي اون وقتا فيلم تعريف مي كرد؟ - حالا يه سريالي داره پخش مي شه به اسم ققنوس - مي بينيش ؟ - من كه نمي بينم ولي سيا مي بينه و مياد تعريف مي كنه و من بعضي وقتا كلي روحيه مي گيرم كه اره بابا آخرش هيشكي هيچ گهي نمي خوره و بعضي وقتا از استرس خوابم نمي بره كه اگه اومد و خودش و من و همه رو به فنا داد چي؟
سلام
رابطه روان شناسانه جامعه شناسانه ت به ننوشتن و مداومت رو پسنديم احسنت
نمي دونم فريدا چي بهت گفته كه قبول كردي كامنت نبايد تفصيلي باشه به منم بگو شايد منم قبول كردم ولي اصلا يكي از كاركردهاي خوب بلاگستان اگه نگم بهترين كاركردش همينه كه يكي بنويسه و يكي جواببده هرچقدم مي خواد تفصيلي باشه باشه
من كه استقبال مي كنم
سلام
درباره نظرت درباره نظر من در باره جلال آل احمد و غرب زدگي _ چي شد ! - جوابتو الان نمي دم اون دنيا روي پل صراط يقه تو مي گيرم اين خط اين نشون
حبسیات جان من که عاشق این سریال مسافرانم، واقعا محشره و بعضی وقتا یه جور اساسی ما ایرانی ها رو می شوره می ذاره کنار که بیا و ببین.حالا بماند که آقایان بدون هیچ جور تبلیغی در مقایسه با باقی سریال هاشون و در یک ساعت بد نمایشش می دن.
سریالای فارسی وان هم که ... چی بگم؟ ولی خداییش یه جمله ی محشری بود تو همین داستان جیانی که می گفت: "مردا وقتی پای مادرشون در میونه هیچ کار احمقانه ای ازشون بعید نیست"
یعنی از شنیدنش حظ وافری بردم ها!
من که سگ همون فارسی1 رو با ویکتوریا و ماریاناشو ققنوسشو ترجیح می دم به کل هیکل تلویزیون دولتی درپیت دروغگوی خاک بر سر و[...]،
هر وقت یه لحظه زدم به این تلویزیون یا رادیوی دولتی یه آخوند نشسته داره ور میزنه از دنیایی بهتر و اینکه باید اینجا بدبخت باشی تا تو اون دنیای احمقانه ی جاوید خوش بگذره بهت.
بزنم به تخته کره جای هند و گرفته ،البته با این تفاوت که اونا روزی 700تا سینمایی می سازن اینا سریال ، من یه کار اساسی کردم شبکه ی فارسی وانو حذف کردم ،( پس چی چرا؟ )
عجیب موجودی یه این خانوم فال دوست!!!!!!!
چجوری میتونم باهاشون بیشتر آشنا شم؟؟؟
خب فك كنم نبايد چيزي بگم چون مي خواي روي هر پست فقط يه كامنت بذاريم
خيله خب هيچي نمي گم حرفامو قورت مي دم
زور نیست که وقتی نمی شه بنویسی خوب نمیشه.شاهرخ دعوام میکنه که دیر به دیر آپ می کنی ولی خودسم می دونه که این یکی فعل نوشتن باید حداقل تو شعر مصرع اول اش هدیه خدایان باشه.
چرا که نه؟
واسه کانال 1 هم وقتی با 1000 تومن می تونی اینجا از بهترین آثار روز سینمای دنیا لذت ببری و این از معدود مزیت های زیستن در این خراب شده است که فرهنگ و کالای فرهنگی ارزون تر از هر چیز دیگه است.خودتو محروم نکن بعد ها حسرت اشو می خوری.
مخلصیم کماکان
ارسال یک نظر